انواع فرش دستباف به لحاظ نوع بافت
در این مقاله قصد داریم به معرفی انواع فرش دستباف در ایران بپردازیم. تقسیمبندیهای مختلفی را بر اساس فاکتورهای مختلف میتوان برای فرش دستباف ایرانی به کار برد؛ به عناون مثال انواع فرش دستباف به لحاظ نوع گره، به لحاظ شیوه بافت، تقسیسمبندی بر اساس جنس فرش، بر اساس تعداد پود به کار رفته در بافت، انواع فرش به لحاظ اندازه، و در نهایت دستهبندی انواع فرش ایرانی به لحاظ نقش. در این مقاله ابتدا به دستهبندی انواع فرش دستباف ایرانی به لحاظ نوع گره به کار رفته و سپس انواع فرش بر اساس نوع بافت خواهیم پرداخت.
انواع فرش دستباف به لحاظ نوع گره
آنچه که از فرش در نگاه اول مشاهده میکنیم، یا به عبارتی قسمت اصلی فرش شامل گرههایی است که بر روی تارهای قالی زده میشوند. در واقع این گرهها هستند که نمای ظاهری و طرح و نقش در فرش را به وجود میآورند. گرهها در واقع رشتههای کوتاهی از الیاف پشم و یا ابریشم هستند که به دور دو تار یا چلهی فرش پیچیده شده و گره میخورند. به این ترتیب بر اساس نوع گره، فرشهای دستباف ایرانی را میتوان به دو نوع گره متقارن و گره نامتقارن تقسیمبندی کرد که در ادامه به توضیح هر یک خواهیم پرداخت.
گره متقارن در فرش دستباف
نامهای دیگر این نوع گره شامل گره ترکی و یا گره گوردس است. در این روش، نخ پشم یا ابریشم به دور یک جفت تار پیچیده شده و از میان آنها بیرون کشیده میشود. فرشهای بافلته شده با این نوع گره را اصطلاحاً ترکیبافت میگویند. بافت فرش با گره ترکی غالباً در مناطقی از ایران همچون ایلات قشقایی، بختیاری، شاهسون، افشار، کردها و در استانهای کردستان، کرمانشاه، آذربایجان، همدان و زنجان مرسوم است.
گره نامتقارن در فرش ایرانی
در این نوع گره یک رشته ابریشم یا پشم دور دو تار چله گره میخورد اما با این تفاوت که نخ یک دور کامل به دور یک تار و یک نیم دور به تار بعدی میپیچد. این نوع گره را گره باز یا سنه نیز مینامند و فرشهای بافته شده با این روش را فارسیبافت میگویند. کاربرد این گره بیشتر در استانهای شرقی و جنوب شرقی و مرکز ایران رایج است همچون: کرمان، یزد، اراک، جنوب خراسان، نایین، کاشان و اصفهان.
تقسیمبندی انواع فرش به لحاظ مکانیزم بافت
به لحاظ نوع بافت، فرش دستباف ایرانی را میتوان به سه دسته لول بافت، نیم لول، فرش تخت بافت تقسیمبندی کرد. این نوع تقسیمبندی به عواملی همچون تعداد و ضخامت پودهای مورد استفاده در هر رج از بافت، میزان کشش و کوبیدن پود، و در نهایت نحوهی قرارگیری تارها نسبت به یکدیگر بستگی دارد. در واقع، هنگام بافت فرش، اگر تارهای یک گره در دو سطح متمایز واقع شوند به آن «لول بافت» گفته میشود. میزان لول بافت فرش به فاصلهی دو تار از یکدیگر و زاویهی تشکیل شده بین آن بستگی دارد. اگر میزان اختلاف سطح تارها از 45 درجه به سمت 90 درجه بیشتر شود، میزان لول بافت فرش نیز افزایش مییابد. در واقع میزان اختلاف درجهی بین تارهای فرش است که مکانیزم بافت آن را تعیین میکند. در ادامه به توضیح هر یک از این روشهای بافت پرداخته خواهد شد.
شیوهی تخت بافت
فرشهای تخت به نام فرشهای «تک پود» نیز شناخته میشوند. در این نوع بافت، تارها به اندازهی یک قطر نخ با یکدیگر فاصله دارند. در واقع بافت تخت به شیوهی حصیری بافته میشود. بدین معنا که در هر رج، تارهای زیر و رو به شکل یکی در میان از پشت فرش مشاهده میشوند. به این دلیل که بین تارها در این روش فاصلهای وجود ندارد، پشت فرشهای تخت سطحی صاف دارد. علاوه بر این، این گونه فرشها حالتی نرم، تخت و انعطافپذیر دارند. به همین دلیل است که فرشهای تخت صاف روی زمین باقی نمیمانند و جمع میشوند. تعداد گرههای بافت در این شیوه، نصف گرههای شیوهی لول بافت است. از این سبک بافت بیشتر در قالیهای ترکمن، بلوچی و برخی روستاهای ایران استفاده میشود.
شیوهی نیم لول در بافت فرش
در این شیوه، تمامی تارهای فرش در دو ردیف قرار دارند و اصطلاحاً زیر و روی چلهها مشخصتر و قابل تفکیک است. در این مکانیزم از دو نخ پود با ضخامت یکسان استفاده میشود. به این شکل که یک نخ از زیر ضربدر و نخ دیگر از بالای ضربدر تارها عبور میکند. بدین صورت، پود دوم که نقش دوختن چلهها را دارد به نسبت میزان کشیده شدن آن، روی تارهای زیر و رو فشار میآورد و آنها را به یکدیگر نزدیک میکند. بنابراین از پشت فرش تارها یا چلهها بصورت یکی در میان فشرده میشوند و یک قوس گره که روی تار زیرین است، به صورت قوس کامل و قوس دیگر گره که روی تار قرار دارد، به صورت نیمقوس مشاهده میشود. بافندگان ایل قشقایی غالباً فرشهای خود را به شیوهی نیم لول میبافند. کاهش مقدار کشیدگی پودها و کم کوبیدن آنها با استفاده از دفتین، از میزان لول فرش کاسته وآن را به شیوهی تخت بافت نزدیک میکند؛ در نتیجه شیوهی نیملول به وجود میآید.
شیوه لول بافت
در این مکانیزم علاوه بر این که مانند شیوهی نیملول تمامی تارها در دو سطح متفاوت قرار دارند، به دلیل شدت کشیدن پود ضخیم (یا پود اول) و اختلاف ضخامت پود اول و دوم، تارها بیشتر از شیوه نیملول از یکدیگر فاصله پیدا میکنند و اختلاف سطح تارهای زیر و رو به اندازهای است که تقریبا روبروی یکدیگر قرار میگیرند. در واقع، فرشی که قوس گره در پشت فرش 90 درجه است و شیارهای آن عمیق است، فرش تماملول است. تارها در این شیوه از یکدیگر فاصله ندارند و بافت آن محکم است. در اﯾﻦ روش بافت، ﭘﻮد ضخیم ﭘﺲ از ﻋﺒﻮر ﺑﺮ روي رج ﺑﺎﻓﺘﻪ ﺷﺪه، ﮐﺸﯿﺪه و با استفاده از دفتین ﻣﺤﮑﻢ ﻣﯽﺷﻮد. میزان ﮐﺸﯿﺪﮔﯽ ﭘﻮد ﻋﺒﻮر ﯾﺎﻓﺘﻪ باعث ﻣﯽﺷﻮد ﮐﻪ ﺗﺎرﻫﺎي ﻣﺠﺎور ﻫﻢ در دو ﺑﺨﺶ ﻋﻘﺐ و ﺟﻠﻮ ﺟﺪا از ﻫﻢ در دو ﺳﻄﺢ متفاوت در ﭘﺸﺖ و روي ﻗﺎﻟﯽ ﻗﺮار بگیرند. به این دلیل که ﺗﺎري ﮐﻪ ﭘﻮد از زﯾﺮش ﻋﺒﻮر ﮐﺮده ﺑﻪ ﻃﺮف ﺑﺎﻻ ﯾﺎ روي ﻓﺮش راﻧﺪه ﻣﯽﺷﻮد و در ﺑﯿﻦ ﭘﺮزﻫﺎ ﻣﺤﻮ ﺷﺪه و دﯾﺪه ﻧﻤﯽﺷﻮد، اما ﺗﺎري ﮐﻪ ﭘﻮد از روﯾﺶ ﻋﺒﻮر ﮐﺮده ﺑﻪ ﻃﺮف ﭘﺎﯾﯿﻦ ﯾﺎ ﭘﺸﺖ ﻓﺮش ﻣﯽ رود و ﺑﻪ ﺻﻮرت رﮔﻪﻫﺎﯾﯽ ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ در ﭘﺸﺖ ﻓﺮش قابل مشاهده است.
دلایل لول بافی
اغلب ﻓﺮشﻫﺎي ﺷﻬﺮي ﺑﺎف ﺑﺎ ﻣﮑﺎﻧﯿﺰم ﻟﻮل ﺑﺎﻓﺘﻪ ﻣﯽﺷﻮﻧﺪ. نوع دار قالیبافی در برخی مناطق همچون شهر تبریز، شاید یکی از دلایلی باشد که بافندگان آن منطقه با بافت لول گرایش دارند. چرا که دارهای قالیبافی در تبریز و سایر شهرها فاقد کوجی است و به منظور پیشگیری از کج شدن فرش، بافندگان حین کشیدن پود ضخیم، آن را با شدت و محکم از میان تارها میکشند، با دفتین کوبیده و پس از بیرون آوردن از کنار فرش آن را محکم به دور راستروها یا تسمههای فلزی کنار فرش میگردانند و پس از بافتن رج بعد، امتداد آن را دوباره برای پودکشی رج بعد داخل فرش میکنند. در نتیجه، کشش محکم نخ پود باعث سفتی و سختی پود ضخیم شده و سبب تفکیک تارهای رو و زیر میشود. در مثالی دیگر میتوان به فرشهای شهر بیجار اشاره کرد که در میان کارشناسان و خبرگان صنعت فرش، به نام «فرشهای آهنی بیجار» نیز شناخته میشوند. چرا که بافندگان شهر بیجار علاوه بر محکم کشیدن پود ضخیم، به دلیل شدت و تعداد ضربات دفتین، فرشهایی تولید میکنند که علاوه بر دارا بودن ویژگیهای کامل یک فرش لول، به دلیل استحکام به فرش آهنی شهرت یافتهاند.
نتیجهگیری
در نهایت میتوان این گونه نتیجه گرفت که دلیل اصلی ایجاد مکانیزمهای سه گانه در بافت فرش، به این عوامل بستگی دارد:
- عدم وجود یکی از پودهای نازک و ضخیم در بافت فرش
- مقدار و شدت کشیدن پود ضخیم
- وجود اختلاف ضخامت مابین پود اول و دوم (پود نازک و ضخیم)
- وجه تسمیه روشهای لول، نیملول و تخت بافت.
نحوهی تشخیص مکانیزم بافت فرش
به منظور تشخیص شیوه و مکانیزم بافت فرش، تصور کنید که یک فرش را از مقطع عرضی برش زدهاید و از بالا چگونگی قرار گرفتن چلههای فرش را مشاهده میکنید:
- در این حالت اگر نحوهی قرار گرفتن چلههای فرش به صورتی باشد که گویی در یک ردیف و کنار هم قرار گرفتهاند، به شیوهی تخت باف، بافته شده است.
- اگر شکل قرار گرفتن چلهها به گونهای باشد که به صورت یکی در میان چلهها به سمت زیر و رو باشند و بین آنها کمی فاصله باشد و اصطلاحاً چلهها به صورت یکی در میان قرار گرفته باشند، به شیوهی نیملول بافته شده است.
- در نهایت، اگر فاصلهی چلههای زیر و رو به حداکثر ممکن افزایش یافته باشد، به طوری که گویی روبروی یکدیگر قرار گرفتهاند، به این فرش لولبافت گفته میشود.
در پایان، اشاره به این نکته لازم به نظر میرسد که بافندگان غالباً به طور عمد و با تصمیم قبلی اقدام به بافت فرش تخت، لول یا نیملول نمیکنند، و غالباً بافندگان با این نامها نا آشنا هستند. بلکه شیوهی بافت فرش در هر منطقه از سنتهای بومی آن منطقه نشأت میگیرد و در حقیقت تقسیمبندی فرش دستباف ایرانی به این مکانیزمهای بافت یکی از روشهایی است که متخصصان و کارشناسان حوزهی فرش دستباف برای دستهبندی فنی انواع فرش آن را مورد استفاده قرار میدهند.
شما میتوانید جهت خرید فرش دستباف ، خرید گلیم و گبه دستباف و همینطور خرید تابلو فرش دستبافت به صورت اینترنتی و آنلاین از فروشگاه فرش هویدا استعلام گرفته و کلیه سفارشات خود را ثبت نمایید و هرجای دنیا که هستید کمتر 4 روز کاری آنرا در آدرس مورد نظر تحویل بگیرید
اگر علاقه مند به مطالعه سایر مقالات در زمینه فرش دستباف و یا تابلو فرش دستباف هستید، به قسمت پایگاه مقالات بازرگانی فرش هویدا مراجعه نمایید .